صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: تشکیل جلسه روشنفکران

تاریخ سند: 27 آذر 1347


موضوع: تشکیل جلسه روشنفکران


متن سند:

از: 20ﻫ 1 به: 311 شماره: 35589 /20ﻫ 1 در ساعت 15:00روز 16 /9 /47 جلسه‌ای با شرکت واحدی پور، سلیمانی و بهمن در منزل سلیمانی تشکیل گردید.
ابتدا واحدی پور رشته سخن را به دست گرفت و اظهار داشت تحقیقات من از باقیماندگان دسته چینی جزنی این است که جابری نام مستعار خود را به کسی نگفته بنابراین نام مستعار او به وسیله کسانیکه این نام را می‌شناخته‌اند لو رفته والا دلیلی نداشته که یک اجنبی با نام مستعار به دنبال منزل من بگردد به هر حال نام مستعار لو رفته و بقیه را نمی‌توان علتش را تمیز و تشخیص دهم.
نامبرده ادامه داد و گفت جابری در زندان به بشر دوست گفته که منزل سابق من تحت نظر پلیس و شناخته شده در مورد شخصیت وی نیز گفت او با نصیری خویش است و علت دستگیریش نامه‌ای بوده که از طرف نصیری به خارج می‌نویسد و نامه گیر می‌افتد و موجب گرفتاریش می‌شود و وقتی به قرار می‌رود کوپل نداشته ولی طبق اظهار خودش از مکان حرکت تا قرار بسیار مراقب بوده و تعقیب نمی‌شده از طرفی ملاقات کننده جابری در موقع تماس دارای دو کوپل بوده که کوپلها گفته‌اند در حین قرار وضع را مناسب نمی‌بینند و گویا تحت تعقیب بوده‌اند و وقتی از آنان سؤال می‌شود که چرا جابری و رفیقمان را مطلع نکردید پاسخ صحیح نمی‌دهند.
واحدی پور به سخنان خود ادامه داد و گفت بعد از دستگیری جابری تمامی صاحب منازلی که او با آنها رفت و آمد داشته احضار و توضیح خواسته‌اند در جنوب نیز در حین دستگیری آن سه نفر را مأمورین نگرفته‌اند و این خود حکایت از آن دارد که در تعقیب آنها بوده‌اند.
بهمن گفت قبلاً مسعود دو نفر را به خارج فرستاده اگر این اتهام وارد باشد پس چه طور این کار را کرده است.
واحدی پور پاسخ داد اگر پلیس باشد برای شناخته نشدنش این کار را کرده، بهمن پرسید آن دو نفر کجا هستند واحدی پور پاسخ داد خارج از کشورند و اضافه کرد روزی که صفاری و آن دیگری1 خارج شدند مسعود به من گفت آنها رفته و رسیده‌اند در حالیکه او از کجا اطلاع داشت که آنها رسیده‌اند وی درباره صفاری اضافه نمود وضع مالی خوبی نداشته برای این که شما را در جریان بگذارم اضافه می‌کنم که با حکمت‌جو و خاوری دو نفر دیگر کادر از خارج آمدند که پس از آنها رهبری تشکیلات تهران را به عهده گیرند یکی که گویا مهندس کشاورزی بوده و دیگری افسر فراری هر دو آدم‌های کم مایه و بی‌عرضه بودند2 که تمام مدت با باری به هر جهت عمل می‌کردند و در منزل آصف مخفی بودند.
یک روز عصر به مادر آصف می‌گویند برای ما کتلت درست کن و نیم ساعت بعد خانه را ترک می‌کنند وگم می‌شوند و تا به حال اثری از آنها نیست اگر فرض کنیم در ایران نیستند پس کجای دنیا فرو رفته اند.
مسعود باید در این باره نیز توضیح دهد بهمن پرسید مسعود هم نمی‌تواند جواب این مسئله را روشن نماید واحدی‌پور گفت اگر مسعود پلیس باشد جواب صحیح آن نزد اوست.
در هر حال در این باره قرار است مسعود بیاید و توضیح قانع کننده‌تری بدهد وی اضافه کرد در این چند ساله اخیر مسعود مسئولینی را که از خارج آمده‌اند می‌شناخته و جسته و گریخته از نحوه کار و زندگی آنان انتقاد مینموده و از محل مسئول و طرز کار آن اطلاع داشته و همگی لو رفته و دستگیر شده‌اند و عجب آن که در حین دستگیری مسعود در ایران و یا تهران نبوده به طور مثال حکمت جو و خاوری و نصیری را عنوان نمود و اضافه کرد گروهها‌ئی‌که لو رفته‌اند نیز قبلاً مسعود با آنها تماس حاصل نموده وی به غیر از گروه جزنی و سورکی گروه پیکار را نام برد و گفت از گروه ما یکی از رفقا با گروه پیکار که معجونی از جبهه ملی و توده‌ای و غیره بوده‌اند تماس داشته و قرار می‌شود مسعود با این رفیق از گروه پیکار تماس داشته باشد و مسئولشان نیز حضور یابد و پس از تماس مسئول به دنبال کار خودش برود در محل قرار رفیق ما می‌گوید محل قرار لو رفته و مراقب ما بوده‌اند چه این که شخصی که عینک به چشم داشته و در محل قرار او را مراقبت می‌کند بعد برای رد گم کردن عینکش را از چشم بر می‌دارد و چون رفیق ما متوجه می‌شود سوار تاکسی شده و فرار می‌کند واحدی پور گفت من این مطلب را به مسعود گفتم او پاسخ داد رفیق ما پس از زندانی شدن اخیرش ترسیده و این مطلب را از روی ترس اظهار داشته.
در مورد دستگیری نصیری گفت با این که کاملاً ظاهری به نظر می‌رسد ولی دارای یک نکته حساس است و آن اینکه مسعود با او هم منزل بوده سلیمانی گفت در منزل پدر خانم من بوده‌اند بنابراین بعید نیست که این اتفاقات کنار هم رقم خورده باشد واحدی پور گفت باید یک چیز را اضافه کنم که این شخص تماس یکی از رفقای کارگر سابقه‌دار است که مورد اعتماد کمیته مرکزی بوده و سابقه‌اش بسیار خوب است سلیمانی اعتراض کرد و گفت او هیچ خصوصیات خوبی ندارد اولاً دهانش چفت و بست ندارد درثانی در کارش بی احتیاط است ثالثاً کنجکاوی دارد که همه را بشناسد در هر کاری ناخن بزند رابعاً اینکه طبق اطلاع دقیقی که وسیله چند نفر تکرار شده در سال‌های بعد از 28 مرداد در وقایع فارس دستگیر می‌شود و بدون ذکر علت فوراً آزاد می‌گردد مهم این است که کسانی که این خبر را داده‌اند نسبت به او اظهار شک نموده و از آزادیش مظنونند.
نسبت به نحوه دستگیری آصف نیز مشکوکیم که چطور آنها لو رفته‌اند و هنوز مسعود توضیحات قانع کننده نداده است هدف باید این باشد که کمیته کارگری و روشنفکری در یکجا تشکیل شود و سلیمانی گفت یکی از ما پاسپورت گرفته و در خارج با رفیق رادمنش و کمیته مرکزی تماس برقرار و تکلیف کار آینده را روشن خواهیم ساخت.
واحدی پور اظهار داشت خدا پدرت را بیامرزد اگر مسعود پلیس باشد به ما گذرنامه نمی‌دهند و تا به حال ما را شناخته‌اند و برای این کار مدت دو سال امکان نخواهد بود تا اینکه تجدید سازمان و حیات حزبی داده شود.
در خاتمه این جلسه سلیمانی ماشین تحریر موجود در منزل را با خود خارج تا به یکی از اعضاء که دانشجوی دانشکده کشاورزی است تحویل دهد واحدی پور نیز به اتفاق بهمن در خیابان پس از طی مسافتی از یکدیگر جدا شدند و واحدی پور ظاهراً جهت انجام کاری به پشت چاپخانه دانشگاه رفت.
نظریه منبع: به طور کلی نظر افراد فوق درباره مسعود به این نحو است که چنانچه او توضیحات قانع کننده بدهد فعلاً صحیح نیست در ایران باشد.
نظریه رهبر عملیات: بیان اظهارات نامبردگان به شرح فوق موردتأیید است ضمناً قسمتی از نظریات در گزارش عملیاتی درج خواهد شد.
نظریه 20ﻫ1: نظریه رهبر عملیات تأیید می‌شود.
س اصل در پرونده 561 م جلد اول سال 47

توضیحات سند:

1.
علی‌اکبر صفایی فراهانی 2.
احتمالاً مقصود حسن رزمی و محمدحسین معصوم‌زاده است.

منبع:

کتاب تشکیلات تهران حزب توده به روایت اسناد ساواک صفحه 155



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.