مقدمه - کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 09

شور اعتراضات همه‌گیر که با شروع ماه مبارک رمضان آغاز شده بود، همچنان ادامه یافت. سندهاى این کتاب که بخش دیگرى از رویدادهاى مرداد ماه را در خود دارد خبر از اوج‌گیرى همین اعتراض‌ها دارد، به طورى که پلیس تهران در گزارش‌هاى خود اعلام کرد که این اجتماعات و تظاهرات امرى بى‌سابقه است. پلیس خسته تهران در یکى از گزارش‌هاى خود نوشت که «حدود 600 مسجد و تکیه در تهران موجود است. در کمترین محل حدود 100 تا 500 نفر در مساجد مهم تا بیست هزار نفر تجمع مى‌نمایند. عوامل ناراحت در این جمعیتها وارد مى‌شوند. وعاظ ناراحت جمعیت را تحریک به اغتشاش و حمله به پلیس و تحریک و تهدید به شورش مى‌نمایند و پس از خاتمه، مستمعین تحریک شده توسط عوامل ناراحت هدایت گردیده و با دادن شعارهاى ضد میهنى و اداى کلمات رکیک حتى به شخص اول مملکت به شهر ریخته» و....

این موضوع فقط به تهران ختم نمى‌شد، بلکه سندها گویاى وضعیتى مشابه در دیگر شهرهاى ایران است. سه شهید در خرم آباد، سه شهید در تنکابن، یک شهید در قزوین و شهیدى دیگر در اردکان که با گلوله مأموران رژیم شاه به شهادت رسیدند، حکایت از گستره تظاهرات در شهرهاى مختلف ایران دارد که در ماه مبارک رمضان به وقوع پیوست. حجم این تظاهرات به نحوى بود که روز بیست و سوم مرداد ماه، خبرنگار آسوشیتدپرس در بررسى کلى موقعیت کشور پیش‌بینى کرد که برقرارى حکومت نظامى امرى محتمل است.  

واپسین داغى که در مرداد ماه گرم 1357 بر دل مردم گذاشته شد، فاجعه آتش گرفتن سینما رکس آبادان و سوختن 337 انسان در تالار نمایش این سینماى کهنه بود. بى‌شک این رویداد تلخ ـ که یادآوریش پس از بیست و اندى سال آسمان روح آدمى را تیره و غم‌زده مى‌کند ـ یک شوک بزرگ بود. حکومت شاه پس از این فاجعه تلاش کرد انقلابیون و مبارزان مسلمان را عامل این فاجعه نشان دهد، چرا که پیش از آن در تظاهرات و راه‌پیمایى‌ها، مردم شیشه سینماها را به دلیل پخش فیلم‌هاى غیر اخلاقى شکسته بودند. اما کمتر از چهل ساعت پس از فاجعه، وقتى مردم آبادان در گورستان شهر علیه رئیس شهربانى آبادان، دولت آموزگار و حکومت شاه شعار دادند و همراه به خاک سپردن عزیزانشان، عاملان این جنایت را در شعارهایشان فریاد کردند، ورق برگشت. امام خمینى، روحانیون طراز اول، گروهاى سیاسى و حتى گروهاى مسلح با انتشار اعلامیه‌هایى با نشانه رفتن حکومت، آن را عامل این فاجعه معرفى کردند و گفتند کسانى که براى آزادى مردم مبارزه مى‌کنند، هرگز مردم را به کام آتش نمى‌کشند.

 

و اما چند توضیح :

1ـ از مجموعه سندهاى ساواک که به هر نحوى به حرکت انقلابى مردم ایران مربوط مى‌شد (در دوره تحت بررسى این سلسله از کتابها) بهره‌بردارى شده است و تدوین گران، بناى حذف سندى نداشته‌اند مگر در این موارد :

الف ـ سندهاى تکرارى .

ب ـ بین اسناد دست‌نویس و تایپ شده که مشابه هم بوده‌اند، سندهاى تایپ شده انتخاب شده است. در مواردى که نسخه تایپ شده یافت نشده، از سند دست‌نویس استفاده شده است.

ج ـ بولتنهایى که در برگیرنده خلاصه‌اى از گزارشهاى ارسالى از مراکز مختلف ساواک بودند به دلیل تکرارى بودن و درج اخبار خلاصه، حذف شده‌اند. اما آن دسته از خبرهاى این بولتنها که سند مشروح آن یافت نشده است، به نقل از شماره جلد بایگانى آن، در پاورقى‌ها مورد استناد قرار گرفته است.

د ـ در میان سندهایى که محتواى تکرارى داشته‌اند، اولویت به سندى داده شده است که حجم بیشترى از جزئیات حادثه را در خود داشته است.

ه ـ سندهاى ناقص (جز در چند مورد اندک) که شامل اسناد چند برگى بوده و صفحات پسین یا پیشین آن یافت نشده، معمولاً مورد استفاده قرار نگرفته‌اند، مگر در مواردى اندک. علت این امر حاکمیت بحران بر ساواک در واپسین ماههاى پیروزى انقلاب اسلامى بوده که فرصت طبقه بندى و بایگانى وجود نداشته است و یا در تسخیر دفاتر ساواک به نحوى از بین رفته است.

و ـ سندهایى که هیچ ارتباطى با نهضت اسلامى نداشته‌اند، همچون تحلیل ساواک از کشورهاى منطقه، حوادث طبیعى و....

2ـ در چینش سندها اولویت با وقوع حادثه بوده است. بنابراین قبل از این که تاریخ ارسال گزارش، تاریخ رسیدن خبر به منبع و... مدنظر باشد، زمان حادثه‌اى که سند درباره آن گزارش مى‌دهد، مورد نظر بوده است.

3ـ حروف چینى سندها مطابق نگارش اصل آنها بوده است و هیچ تغییرى در جمله نویسى آنها داده نشده است. فقط در مواردى که کلمه، تعبیر، تاریخ و یا مضمون سندى اشتباه بوده، در پاورقى (با توضیح) یا در متن سندها (بین دو قلاب) تذکر داده شده است.

4ـ تاریخ به کار رفته در سندها، تاریخ شاهنشاهى است و بیش از همه از تاریخ 2537 که مطابق 1357 شمسى است استفاده شده است. عدد 37 در تاریخ این اسناد حاکى از سال 57 است که تغییر داده نشده است.

5 ـ همچنانکه در کتابهاى پیشین ملاحظه کردید، پاورقى‌هاى این مجموعه یا با عدد آمده است و یا با ستاره. پاورقیهاى شماره‌دار توضیح برخى از اعلام یا موضوعات متن سند است، اما پاورقى‌هاى ستاره‌دار به مهمترین موضوع آن روز (مطابق با تاریخ سند) اشاره مى‌کند. این پاورقیها بعضا با متن سند مرتبط هستند و در مواقعى دیگر ارتباط مستقیمى با سند ندارند. با این حال به دلیل واقع شدن خواننده در ظرف زمان و آگاهى از رویدادهاى دیگرى که موقعیت رژیم شاه و یا نهضت اسلامى را بهتر نمایان مى‌کند، یاد شده‌اند.

6ـ دستورالعمل ساواک این بود که انعکاس تعابیر ضدشاه در گزارشهایى که منابع و جاسوسان این دستگاه امنیتى مى‌نوشتند، با کد نگاشته شود. این کدها براى محمدرضا پهلوى، کلمه «منصور» و عدد «66» بود. بنابراین تعابیر «مرگ بر 66» و یا «نابود باد حکومت منصور» که در سندها دیده مى‌شوند همان «مرگ بر شاه» و «نابود باد حکومت شاه» است.

7ـ در بیشتر گزارشهاى ساواک، نظرهایى داده شده که از نظر دهنده با کلمات رمز یاد شده است. این کلمات رمز معمولاً اسامى روزهاى هفته است و منظور از آنها این است:

نظریه شنبه : نظریه منبع نفوذى ساواک (گزارشگر) است که از طریق مشاهده مستقیم یا از راههاى دیگر ارائه شده است.

نظریه یکشنبه : نظریه رهبر عملیات است که پس از گزارش منبع نفوذى آن را تأیید یا تحلیل مى‌کند.

نظریه دوشنبه : نظریه رئیس دایره عملیات است.

نظریه سه شنبه : نظریه امنیت داخلى است.

نظریه چهارشنبه : نظریه رئیس سازمان اطلاعات و امنیت منطقه است.

8ـ از حروف چینى سربرگ سندها خوددارى و صرفا به درج نوع سند (برگ خبر، گزارش خبر، تلفنگرام و...) و موضوع آن اکتفا شده است. همچنین نوع طبقه بندى سندها (محرمانه، خیلى محرمانه و سرى) نیز نیامده است. علت این امر آمدن اصل اسناد در صفحات مورد نظر بوده است، به طورى که علاقمندان مى‌توانند با مراجعه به خود سربرگ سندها اطلاعات مورد نیاز را دریافت کنند. در سربرگ سندها برخى علائم با رمز آمده است. از جمله آنها مبدأ خبر است که منظور از آن رمزها این است:

1 ه‍ (ساواک گیلان)، 2 ه‍ (ساواک مازندران)، 3 ه (ساواک آذربایجان شرقى)، 4 ه‍ (ساواک آذربایجان غربى)، 5 ه‍ (ساواک کرمانشاه)، 6 ه‍ (ساواک خوزستان)، 7 ه‍ (ساواک فارس)، 8 ه‍ (ساواک کرمان)، 9 ه‍ (ساواک خراسان)، 10 ه‍ (ساواک اصفهان)، 11 ه‍ (ساواک سیستان و بلوچستان)، 12 ه‍ (ساواک کردستان)، 13 ه (ساواک همدان)، 14 ه‍‍‍‍ (ساواک سمنان)، 15 ه‍ (ساواک لرستان)، 16 ه‍ (ساواک بوشهر)، 17 ه‍ (ساواک هرمزگان)، 18 ه‍ (ساواک کهگیلویه و بویر احمد)، 19 ه‍ (ساواک چهار محال بختیارى)، 20 ه‍ (ساواک تهران)، 21 ه‍ (ساواک قم)، 22 ه‍ (ساواک اراک)، 23 ه‍ (ساواک قزوین) 24 ه‍ (ساواک ایلام)،25 ه‍ (ساواک زنجان)، 26 ه‍ (ساواک یزد) بوده‌اند.

همچنین مقصد خبر نیز با علائم رمز عنوان شده است که قریب به اتفاق آنها مربوط به ادارات تابعه اداره کل سوم (امنیت داخلى) ساواک بوده است.

اداره کل سوم از هفت بخش تشکیل مى‌شد که عبارتند از : 1ـ مدیریت اداره کل سوم 2ـ اداره یکم عملیات و بررسى 3ـ اداره دوم عملیات و بررسى 4ـ اداره سوم کل سوم 5 ـ اداره چهارم کل سوم 6ـ اداره پنجم کل سوم 7ـ اداره ششم کل سوم.

اجزا اداره یکم عملیات و بررسى شامل : 310 (دفتر اداره یکم عملیات و بررسى)، 311 (بخش احزاب و دستجات کمونیستى)، 312 (بخش احزاب و دستجات سیاسى و مذهبى افراطى)، 313 (بخش هدفهاى تازه و فعالیتهاى مربوط به عرب زبانان ناراحت و بلوچهاى حاد ایرانى)، 314 (اکراد) و 315 (فعالیتهاى خارجى) بوده است.

اجزاء اداره دوم عملیات و بررسى شامل :

320 (دفتر اداره دوم عملیات و بررسى)، 321 (بخش دانشگاه تهران)، 322 (بخش دانشگاهها و مراکز عالى آموزشى تهران)، 323 (بخش دانشگاهها و مراکز عالى آموزشى استانها و شهرستانها) و 324 (بخش آموزش و پرورش و مدارس در تهران و استانها و شهرستانها) بوده است.

اجزاء اداره کل سوم شامل :

330 (دفتر اداره سوم کل سوم)، 331 (بخش ممالک اسکاندیناوى و اروپاى شرقى)، 332 (بخش کشورهاى اروپاى غربى)، 333 (بخش آمریکا و کانادا و آمریکاى جنوبى و مرکزى) و 334 (بخش خاورمیانه و کشورهاى غربى و ممالک قاره آسیا و آفریقا) بوده است.

اجزاء اداره چهارم کل سوم شامل :

340 (دفتر اداره چهارم کل سوم)، 341 (بخش احزاب و دستجات راست، انجمنها و اتحادیه‌هاى دولتى و خصوصى)، 341 (بخش وزارتخانه‌ها و ادارات و سازمانهاى دولتى)، 343 (بخش کارگرى)، 344 (بخش اصناف و بازرگانان)، 345 (بخش کشاورزى و امور زارعى)، 346 (بخش عشایر و قاچاق اسلحه و مهمات و کالا)، 347 (بخش جراید و سینما و تلویزیون)، 348 (بخش نارضایتى‌هاى عمومى) و 349 (بخش روابط عمومى) بوده است.

اجزاء اداره پنجم کل سوم شامل :

350 (دفتر اداره پنجم کل سوم)، 351 (بخش دکترین و آموزش و سازمان و وظایف رهبران عملیات امنیت داخلى)، 352 (بخش سانسور و کنترل مکاتبات) و 353 (بخش منابع و مأموران و گروههاى تعقیب و مراقبت) بوده است.

اجزاء اداره ششم کل سوم شامل:

360 (دفتر اداره ششم کل سوم)، 361 (بخش فیش)، 362 (بخش بایگانى) و 363 (بخش بررسى و تجزیه) بوده است.

9ـ توضیح اعلام در پاورقى‌ها، به ویژه درج زندگى نامه معاریف، به یک بار بسنده شده است. براى مثال وقتى زندگى نامه مرحوم آیت‌اللّه‌ العظمى گلپایگانى در جلد اول یاد شد از تکرار آن در مجلدات بعدى خوددارى شده است.

10ـ شمارى از سندها مربوط است به توزیع اعلامیه، کشف جزوه‌ها و کتاب‌ها، ضبط نامه‌هاى پستى و بالاخره مدرکى که به دست ساواک افتاده است. معمولاً در یکى از نظریه‌هاى این نوع سندها نوشته شده است که اعلامیه، کتاب، نامه یا...به ضمیمه است. توضیح این که بسیارى از این سندها به صورت مجزا در پرونده‌ها نگهدارى مى‌شوند و در مواردى اندک ضمیمه یاد شده کنار سند بوده است. در تدوین این مجموعه کتاب‌ها، ضمائم اسناد در صورت بودن یا در پاورقى مورد اشاره قرار گرفته‌اند و یا در بخش ضمیمه کتاب.

11ـ کتاب حاضر مقطع زمانى 22 / 5 / 57 تا 31 / 5 / 57 را در برگرفته است. مرکز بررسى اسناد تاریخى وزارت اطلاعات امیدوار است با ورود این حجم از اطلاعات به حوزه تاریخ معاصر ایران، راه پژوهشهاى تازه درباره انقلاب اسلامى ایران هموارتر گردد.

 

کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.