مقدمه - کتاب حزب ایران نوین به روایت اسناد ساواک - جلد 2

دومین دبیرکل

جلد اول این کتاب، اسناد حزب ایران نوین از آغاز تا ترور حسنعلى منصور را دربرداشت که در مقدمه آن با توجه به محتواى اسناد به چگونگى شکل‌گیرى کانون مترقى و تأسیس حزب ایران نوین تا ترور منصور پرداخته شد در مقدمه جلد حاضر نیز به ادامه همان بحث خواهیم پرداخت.

پس از اعدام انقلابى حسنعلى منصور، بین دسته‌هاى مختلف حزب بر سر تعیین دبیرکلى کشمکش و اختلاف‌نظر شدیدى بوجود آمد. روشنفکران عموما طرفدار هویدا بودند و طبقه وابسته به کارگران که تشکیلات داخلى حزب در قبضه‌شان بود، براى دبیرکلى خسروانى فعالیت مى‌کردند. افراد بى‌طرف حزب نیز دو دسته شده بودند. جمعى از دکتر عاملى وزیر وقت دادگسترى و برخى از دکتر زاهدى طرفدارى مى‌کردند.[1]

البته اینکه اعضاى حزب طرفدار چه کسى بودند اهمیتى نداشت چرا که تصمیم بر سر تعیین دبیرکلى از طرف اربابان محمدرضا پهلوى گرفته مى‌شد و او نیز مراتب را جهت اجرا به حزب ارجاع مى‌کرد.

«مسافرت شاهنشاه به اروپا و انگلستان در بین عموم طبقات مردم و رجال سیاسى کشور مورد بحث و گفتگو قرار گرفته و این مسافرت را مهمترین مسافرت شاهانه مى‌دانند که با سرنوشت شخصى شاهنشاه و دستجات مختلف سیاسى ایران ارتباط خواهند داشت. دکتر کلالى مسئول تشکیلات حزب ایران نوین مى‌گفت :

«سرنوشت حزب ما و دولت هویدا موکول به بازگشت شاهنشاه از مسافرت انگلیس است و هرگونه توافقى که بین شاهنشاه و دیپلماسى بریتانیا صورت گیرد با سرنوشت حزب ما و دولت هویدا ارتباط خواهد داشت و ما فعلاً در انتظار بازگشت شاهنشاه هستیم تا ببینیم سرنوشت ما چه خواهد بود.»[2]

شاه پس از بازگشت از انگلستان دستور داد خسروانى وزیرکار به دبیرکلى حزب ایران نوین انتخاب شود. به اعتقاد روشنفکران حزب انتخاب خسروانى تغییر مشى سیاسى حزب از آمریکا به انگلیس بود.[3]

انتخاب آقاى خسروانى باعث اختلاف بین حزب و دولت شد؛ به گونه‌اى که هویدا اظهار مى‌دارد که :

«بنده و وزراى کابینه‌ام گرفتارند و وقت آمدن و شرکت در جلسات حزبى را فعلاً نداریم.»[4]

اختلافات درونى باعث شد روز به روز حزب ضعیفتر شود به گونه‌اى که حتى قدرت بسیج 200 الى 300 نفر آنها را هم به صورت فرمایشى در یکى از مراسم‌هاى استقبال از شاه در مسیر بازگشت وى از مسافرت به ایران را ـ نداشت و براى استقبال مسئولین حزب اقدام به اجیر کردن افراد غیر حزبى را نمودند که با توجه به زننده بودن این عمل مورد انتقاد مهندس ریاضى رئیس وقت مجلس شوراى ملى قرار گرفت.[5]

ساواک طى گزارشى در خصوص میزان تزلزل حزب مى‌نویسد :

«حزب ایران نوین اثر وجودى خود را در بین طبقات مختلف مردم و بین کارمندان دولت کاملاً از دست داده‌اند و مردم، این حزب را سازمانى مى‌شناسند که فقط در روزهاى معین تلگراف تبریکى به حضور ملوکانه مخابره کرده جواب آن را دریافت نموده، در روزنامه‌ها درج مى‌نمایند و به همین نسبت که موقعیت حزب مذکور در بین مردم و کارمندان دولت کاملاً متزلزل و در مرحله متلاشى شدن مى‌باشد.»[6]

همّ رژیم شاه در تبلیغات براین بود که بگوید در ایران مردم آزاد هستند و احزاب فعالیت حزبى مى‌نمایند و در این میان حزب ایران نوین و حزب مردم به عنوان دو حزب رقیب مطرح بودند. در خصوص فرمایشى بودن این دو حزب در اسناد مى‌خوانیم :

«در اکثر شهرستانها که شعبات حزب ایران نوین و یا حزب مردم تشکیل شده، سازمان این شعبات حزبى از یک خانه و یک تابلو که بر بالاى آن نصب شده تجاوز نمى‌کند و در بین عموم مردم شهرستانها گفته مى‌شود تشکیل شعبات حزب طبق دستورى است که دولت محرمانه به فرماندارى صادر کرده و فرمانداران هم چند نفر از معتمدان محل را خواسته و به آنها گفته‌اند دولت از من خواسته است شعبه حزب در اینجا تشکیل شود و شما در انجام این کار با من همکارى کنید.»[7]

 

کنگره جهانى حزب

با وجود ضعف و تزلزل در حزب، یکى از اقدامات قابل توجه، برگزارى کنگره جهانى حزب ایران نوین در اردیبهشت 1347 مى‌باشد! در این کنگره علاوه بر 1134 نفر مسئولین و مدعوین داخلى حزب،­نمایندگان احزاب کشورهاى فرانسه، انگلستان، مراکش و پاکستان نیز شرکت داشتند.

تلاش دست‌اندرکاران حزب براین بود که با برگزارى این کنگره وانمود سازند که دموکراسى، حاکم بوده و این حزب نیز مانند احزاب واقعى دنیا عمل مى‌نماید. اما این تلاش نتوانست حتى منتخبین کنگره را قانع سازد، صادق ناصرزاده از انتخاب‌شدگان شوراى مرکزى حزب در این باره مى‌گوید :

«در جریان کار کنگره و انتخابات شوراى مرکزى و اعضاى هیئت اجرائیه موضوع گرفتن رأى مطرح نبوده است و اگر قرار بود طبق مرسوم کلیه کشورهاى دموکراسى انتخابات حزبى با آراى افراد کنگره انجام شود افرادى که داراى شخصیت بیشتر بودند براى ارگانهاى حزب انتخاب مى‌گردیدند.»[8]

اعضاى اصلى هیئت اجرایى و عضو على‌البدل به شرح ذیل معین مى‌گردیدند.

امیرعباس هویدا، دکتر منوچهر کلالى، دکتر یگانه، محسن خواجه‌نورى، مهندس منصور روحانى، دکتر غلامرضا کشفیان، دکتر خطیبى، مهندس عبداله انصارى، دکتر محمدعلى رشتى، دکتر عزت‌اله یزدان‌پناه، دکتر عدل طباطبایى، مهندس جلال نورى، مهندس ارفع، دکتر فریدون معتمدى، دکتر حسن زاهدى، دکتر کریم پاشا بهادرى، دکتر سالور، دکتر سام، مهندس همایونفر، دکتر ضیاءالدین شادمان، مهندس احمد بلورى، خانم دکتر مهرانگیز دولتشاهى، خانم عذرا ضیائى، دکتر سبزوارى، دکتر محسن آشتى، خانم صدیقه موسوى همدانى، عباس فروتن، محمد حجازى، محمدولى قرچلو، حیدر صائبى.

اعضاى على‌البدل : محمود روحانى، منوچهر سعید وزیرى، خانم بزرگنیا، مجید موسوى، دکتر فرهاد قهرمان، خلیل کازرونى، ادیب سهیلى، منوچهر پزشکى، دکتر مهذب، عباس میرزائى.[9]

آقاى خسروانى در این کنگره به سمت دبیرکلى و افراد ذیل به سمت هیئت رئیسه شوراى مرکزى حزب ایران نوین تعیین گردیدند :

1ـ دکتر ناصر یگانه                      رئیس

2ـ هاجر تربیت                          نایب رئیس

3ـ محمد شهرستانى                    نایب رئیس

4ـ ابراهیم خسرو کردستانى            منشى

5ـ صادق ناصر زاده                     منشى

6ـ نیاکان                                  منشى[10]

7ـ خانم فخرى رهرو                   منشى[11]

اعضاى دفتر سیاسى حزب ایران نوین نیز به شرح ذیل اعلام گردید :

1ـ آقاى خسروانى 2ـ هویدا 3ـ دکتر کلالى 4ـ محسن خواجه‌نورى 5 ـ دکتر یگانه 6ـ دکتر عدل طباطبائى 7ـ مهندس ارفع 8ـ فرخ روپارساى 9ـ دکتر زاهدى[12]

 

انتخابات مجلس

با نزدیک شدن زمان انتخابات مجلس در سال 46 بیش از هر کس نمایندگان مجلس به تکاپو افتاده و با نزدیک کردن خود به دکتر کلالى و آمد و رفت به حزب مى‌کوشیدند جلب توجه نموده و با کسب اعتماد بار دیگر به نمایندگى مجلس انتصاب شوند. در یکى از گزارشهاى ساواک در این باره مى‌خوانیم :

«بازار دکتر کلالى رئیس تشکیلات حزب ایران نوین و خواجه‌نورى لیدر فراکسیون حزب خیلى در مجلس گرم است و این دو نفر به محض ورود به مجلس از طرف اعضاى حزب که نماینده مجلس هستند محاصره مى‌شوند و هرکس با چاپلوسى زایدالوصفى مى‌خواهد خود را به این دو نفر نزدیک کند تا شاید در انتخابات توفیق یابد.»[13]

یکى از کارهاى قابل توجه حزب ایران نوین در این انتخابات استفاده از شیوه‌ها و شگردهاى تهدیدآمیز براى کسب آرا بوده که با دستور وزیر کار انجام مى‌شد.

«اکثریت کارمندان وزارت کار به ویژه کارمندان اداره کل بازرسى کارگاهها و کارمندان اداره کل روابط کار و اداره کار شهررى به دستور آقاى وزیر کار کلیه مأموریت یافته‌اند به کارخانجات و کارگاههاى کوچک و بزرگ مراجعه و آنها را مجبور کنند کارت الکترال دریافت و کارتها را توسط همان بازرسان اعزامى به وزارت کار تسلیم نمایند یا آنکه شناسنامه‌هاى آنها اخذ تا از روى آنها کارت صادر شود. توضیح اینکه مأمورین وزارت کار در موقع مراجعه به کارخانجات دو نفرى مراجعه مى‌کنند و یکى از آنها خود را بازرس وزارت کار معرفى و تهدید مى‌نماید اگر کارتهاى الکترال کارگران یا لااقل شناسنامه‌هاى آنها را تسلیم نکنید به عنوان عدم رعایت مقررات قانون حفاظت کارگاهها، کارخانه شما را تعطییل مى‌نماییم و نفر دوم خود را معرفى نمى‌نماید ولى طورى جلوه مى‌دهند که نفر دوم مأمور سازمان امنیت است تا صاحب کارگاه بیشتر وحشت کرده و تسلیم شود.»[14]

در سند دیگر درخصوص انتخابات مى‌خوانیم :

«70 نفر کارمندان شرکت واحد اتوبوسرانى که از تاریخ 25 / 2 / 46 در زیرزمین ساختمان ناحیه یک اتوبوسرانى مأمور نوشتن کارتهاى الکترال و ورقه‌هاى سفید انتخاباتى جهت کاندیدهاى حزب ایران نوین بوده‌اند هر یک کارهاى خود را به منازل برده و در منزل پس از تکمیل به شرکت تحویل مى‌دهند تا توسط کارکنان به صندوق آرا تحویل گردد.»[15]

اظهارات یکى از آن هفتاد نفر، جالب توجه است :

«به قرار اطلاع شخصى به نام میرزائى کارمند شهردارى ناحیه 8 صبح روز 16 / 5 / 46 در حضور عده‌اى از کارمندان آن شهردارى اظهار داشته چند روز اخیر با صرف چلوکباب و چلومرغ شکمى از عزا در آورده‌ایم ولى در عوض پدرمان در آمد زیرا ما که 70 نفر بودیم براى کاندیداهاى حزب ایران نوین در حدود 50 هزار نفر رأى نوشتیم.»[16]

مردم به خوبى به ترفندهاى رژیم واقف بودند وبا هوشیارى تمام نسبت به انتخابات بى‌اعتنایى مى‌کردند.

«در حال حاضر در بازار تهران نسبت به انتخابات یک حالت بى‌اعتنایى توأم با تمسخر مشاهده مى‌شود و بازاریان بدون توجه به فعالیت انتخاباتى احزاب هیچ‌گونه علاقه‌اى براى این کار از خود نشان نمى‌دهند و تماسى که در این مورد با چند نفر از بازاریان سرشناس گرفته شد عقیده‌هاى مختلفى را اظهار داشته و عموما از نحوه انتخابات بدگویى و آن را نوعى مسخره بازى و فرمالیته دانسته‌اند و اضافه نموده‌اند کار انتخابات از مدتها قبل تمام شده و اسامى نمایندگان که از مجلس سر درخواهند آورد قبلاً مشخص و از طرف سازمان امنیت و سایر دستگاهها تایید گردیده است.»[17]

گزارش عکس‌العمل‌هاى مردم به ویژه افراد دولتى خواندنى است :

«در کلیه محافل و مجالس و ادارات دولتى و سایر سازمانها و حتى اغلب خانواده‌ها موضوع انتخابات نقل مجلس است و همه از هم مى‌پرسند شما رأى دادید یا خیر و طرف مخاطب مى‌گوید خیر و همین طور دومى از اولى سؤال مى‌کند شما چطور او هم مى‌گوید من هم خیر خلاصه اگر در مجلسى 20 نفر باشند به طور حتم و یقین همه مى‌گویند خیر و حتى اگر در اداره‌اى یک هزار نفر کار مى‌کنند و از آنها سؤال مى‌کنند جواب مى‌شنوند که هیچ کدام رأى نداده‌اند و آن وقت دور هم مى‌نشینند و به وضع انتخابات مى‌خندند و آن را مسخره مى‌کنند.»[18]

 

نقش سیا در حزب

آمریکا قسمتى از سیاست‌هاى خود را از طریق تشکیل کمیته‌اى محرمانه[19] در حزب ایران نوین دنبال مى‌کرد و سعى داشتند نقش خود را پنهان دارند. ساواک طى گزارشى در خصوص این کمیته مى‌نویسد :

«در حزب ایران نوین کمیته محرمانه‌اى وجود دارد که از طرف مقامات سیاسى آمریکا (سازمان سیا) تقویت مى‌شود و قدرت داخلى حزب کاملاً در اختیار این کمیته است و هر تصمیمى که این کمیته بگیرد شوراى مرکزى حزب کورکورانه آن را مورد تصویب و تأیید قرار مى‌دهد. کارگردانى کمیته آمریکایى حزب را به سه نفر بنام دکتر کلالى ـ دکتر یگانه وزیر مشاور و دکتر رشتى برعهده دارند و این کمیته سه نفرى دسته دیگرى را هم در اختیار دارد که در کادر وسیعترى نظریات کمیته را مورد اجرا قرار مى‌دهند. افراد دسته مذکور که همکاران کمیته آمریکایى حزب مى‌باشند عبارتند از : مهندس معینى زند نماینده شاهرود مهندس ستوده وزیر پست و تلگراف، دکتر نهاوندى وزیر آبادانى و مسکن، دکتر متین، مجد نماینده محلات، دکتر کشفیان وزیر مشاور، دکتر معتمد وزیرى معاون وزارت اطلاعات، علاوه براینکه مهندس کشتکار ـ سبزوارى از جریان مذکور اطلاع دارند، افراد دیگرى از فعالین حزب نظیر دکتر منتظرى، نراقى‌پور، خسرو کردستانى نیز وجود این کمیته سیاسى را که از حمایت دیپلماسى آمریکا برخوردار است کاملاً تایید کرده‌اند. به طورى که سبزوارى به طور بسیار خصوصى مى‌گفت نقشه سیاسى این کمیته امریکایى آن است که بعد از توفیق کامل در انتخابات مجلس شوراى ملى وزراى دولت آینده را از بین کسانى تعیین کنند که صددرصد در اختیار آنها باشند و خود را منتخب این کمیته بشناسند تا نظریات آنها را بى‌چون و چرا اجرا نمایند.»[20]

همسر منوچهر کلالى (فرانسوى) رابط بین «سیا» با این کمیته بوده و سالها در سفارت آمریکا اشتغال داشته و از زمانى که دکتر کلالى مسئول حزب ایران نوین مى‌شود او به ظاهر کار در سفارت را ترک مى‌نماید.

«محترما به استحضار مى‌رساند در تاریخ 21 / 3 / 46 ساواک تهران ضمن ارسال گزارش خبرى اعلام داشته ژانین کلالى همسر نامبرده بالا که خارجى و تا دو سال قبل در اداره اطلاعات سفارت آمریکا خدمت مى‌نموده است از موقعى که دکتر کلالى مسئول سیاسى حزب ایران نوین گردیده، مشارالیها از سمت خود در اداره مزبور استعفا داده و در حال حاضر نیز با برخى از بانوان خارجى که از همکاران سابق وى در اداره اطلاعات سفارت امریکا مى‌باشند رفت و آمد مى‌نماید. لذا مراتب به اداره کل هشتم [ضد جاسوسى ]منعکس پاسخ واصله حاکى است طبق یک اطلاعیه تایید نشده همسر دکتر منوچهر کلالى به مدت دو سال منشى «کیو» دبیراول سفارت امریکا در ایران که ظاهرا خود را عضو اداره سیاسى سفارت آمریکا معرفى و در حقیقت یکى از رؤساى سازمان سیا و جزو افراد باند «کلنل یا» رئیس سازمان سیا در ایران محسوب مى‌گردد بوده است. «کیو» که مدت هشت سال در ایران مأموریت داشته مشوق حسنعلى منصور و اطرافیان وى در تأسیس کانون مترقى و سپس حزب ایران نوین بوده و ژانین کلالى رابط بین «کیو» و گردانندگان کانون مترقى و حزب ایران نوین بوده است.»[21]

در خصوص ارتباط مهره‌هاى اصلى حزب ایران نوین و سازمان سیا اسناد قابل توجه‌اى در این جلد و مجلات بعدى کتاب وجود دارد انشاءاللّه‌ در جلدهاى بعد، هم‌زمان با چاپ اسناد مربوط به آنها خواهیم پرداخت.

 

پی‌نوشت‌ها:


[1]- اسناد حزب ایران نوین در ساواک، سند مورخه 15 / 11 / 43

[2]- همان، سند مورخه 29 / 11 / 43

[3]- همان، سند مورخه 5 / 12 / 43

[4]- همان، سند مورخه 5 / 12 / 43

[5]- همان، سند 7 مورخه 29 / 4 / 45

[6]-  همان، سند مورخه 5 / 6 / 45

[7]- همان، مورخه 18 / 11 / 45

[8]- اسناد حزب ایران نوین در ساواک، سند مورخه 30 / 2 / 46

[9]- همان، سند مورخه 31 / 2 / 46

[10]- همان، سند مورخه 3 / 3 / 46

[11]- همان، سند مورخه 28 / 3 / 46

[12]- همان، سند مورخه 30 / 3 / 46

[13]- همان، سند مورخه 30 / 3 / 46

[14]- همان، سند مورخه 28 / 4 / 46

[15]- همان، سند مورخه 31 / 4 / 46

[16]- همان، سند مورخه 31 / 4 / 46

[17]- همان، سند مورخه 23 / 5 / 46

[18]- همان، سند مورخه 24 / 5 / 46

[19]- در برخى از اسناد از این کمیته به عنوان «کمیته سرى» نام برده شده است.

[20]- پرونده حزب ایران نوین در ساواک، سند مورخه 23 / 6 / 46

[21]- همان، سند مورخه 7 / 5 / 46

کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.